استقبال و ورود به ماه محرم
عاشقانت میفروشند عیش را، غم میخرند دل به پاى روضه میریزند ماتم میخرند باز هم شیـر حلال مـادران تاثـیـر کرد بچـهها دارند از بـازار پـرچـم میخـرند مثل خار وخس در این سیل به راه افتاده ایم باز درهـم آمـدیـم و باز درهـم میخـرند ماه ها در یک طرف ماه محرم یک طرف بـیـشـتـر از مـاههـا مـاه مـحـرم میخرند اشک ما اینجا فقط این قدر قـیمت یافته ورنه جاى دیگرى عرضه کنى کم میخرند تا تـو را داریـم ما؛ داراتـرین عـالـمـیـم بچههـاى ما در این خـانه حاتـم میخرند این طرف گریان شدیم و آن طرف آباد شد اشک کالایى ست که در هر دو عالم میخرند گریه بر مظلوم تکویناً تقرّب آور است در حـسیـنیه مرا؛حتى نخواهم؛ میخرند مطمئنا روضهاى یا گریهاى در کار هست هر کجا عصیانى از فرزند آدم میخرند عدهاى دم میدهند و عدهاى دم میزنند پنج تن هم این وسط دارند از دم میخرند گریه کن زهراست؛ما تنها سیاهى لشگریم باز با این حال شکل گریه را هم میخرند اولیـن گـریه کن مـسلـم رسـول الله بود گریه بر دنـدان مـسلم را مُسلَّـم میخرند |